طنز

طنز
شباهت های تهران و امریکا (طنز)

- عمر کشور امریکا ۳۰۰ سال است ، تهران هم تقریبا همین جور

- امریکایی ها دنیا را دو تکه می دانند ، امریکا + باقی دنیا ، تهرانی ها هم ایران را دو تکه می دانند ، تهران و باقی ایران

- امریکا و مردمش کاملا با چیزی که در تلویزیون می بینید تفاوت دارند ، تهرانی ها هم همین جور

- امریکایی ها حاضرند بمیرند ولی موجودی حساب (های) بانکی شان لو نرود ، تهرانی ها هم همین جور

- امریکایی ها در حقیقت همه از بیرون امریکا آمده اند ولی با این وجود خودشان را از مردم بیرون امریکا بهتر و بالاتر می دانند ، تهرانی ها هم همین جور ۶- هم امریکایی ها و هم تهرانی ها هر جا که پول باشد آنجا هستند …

- نه امریکایی ها نه تهرانی ها دوست ندارند برای لباس پول خرج کنند ولی بیشتر آنها این کار را می کنند … 

هم امریکایی ها و هم تهرانی ها لهجه خودشان رو زیبا تر از دیگران می دانند …

- هم امریکایی ها هم تهرانی ها اصولا آدم های آرام و ساکتی هستند ولی گاهی به خاطر حرف این و اون در رو در وایستی می افتند و ممکن است یکی دو تا آدم بکشند … ۱۰- نه امریکایی ها نه تهرانی ها هیچ کدام به سلامتی شان اهمیت نمی دهند …

- هم امریکایی ها و هم تهرانی ها روزی ۱۸ ساعت کار می کنند ولی در همین حال بیشتر از دیگران تفریح می کنند و همین موجب شگفتی (و حسودی) دیگران می شه … ۱۲- اصولا معامله با امریکایی ها و تهرانی ها کار خوشایندی نیست ولی گریزی هم برای این کار نیست …

- امریکایی ها اگر در کاری موفق نشوند ، اهمیت آن کار را پایین می آورند تا زیاد ۳ نشود ، تهرانی ها هم همین جور (نمونه برای روشن شدن : قبولی در کنکور ، ترافیک ، آلودگی هوا ، اول شدن در لیگ برتر ووو )

- هم امریکایی ها هم تهرانی ها آهنگ گوش نمی کنند مگر با آحرین صدای ممکن …

- امریکایی ها آدم های مودب رو مسخره می کنند و بزن بهادر ها را حسابی دوست دارند ولی در همین حال بیشتر دانشمند های دنیا در امریکا زندگی می کنند ، تهرانی هم کم و بیش همین جور …

- تهران بین شهرهای ایران و امریکا بین کشورهای دنیا هر دو بالاترین میزان تولید آلودگی هوا را دارند ولی به روی خودشان نمی آورند … ۱۷- امریکایی ها و تهرانی ها هیچگاه چیزی نمی گویند مگر اینکه پول و پله ای در کار باشد …

- هم امریکایی ها هم تهرانی ها آرزو دارند دست کم برای یک بار در پمپ بنزین سیگار بکشند .

- هم امریکایی ها هم تهرانی ها تنها به دو دلیل ممکن است کتاب بخوانند ، اجبار یا سنت شکنی …

- تهران و امریکا هر دو زیبا هستند ولی این زیبایی به چشم مردمشان نمی آید.

 

 

ماجرای سربازی رفتن خانمها (طنز)

 

www.btekrar.com4.jpg

 

صبحگاه:

فرمانده: پس این سربازه‌ها (بجای واژه سرباز برای خانمها باید بگوییم سربازه !) کجان؟

معاون: قربان همه تا صبح بیدار بودن داشتن غیبت میکردن

ساعت ۱۰ صبح همه بیدار میشوند…

سلام سارا جان

سلام نازنین، صبحت بخیر

عزیزم صبح قشنگ تو هم بخیر

سلام نرگس

سلام معصومه جان

ماندانا جون، وای از خواب بیدار میشی چه ناز میشی…

صبحانه:

وا… آقای فرمانده، عسل ندارید؟

چرا کره بو میده؟

بچه‌ها، من این نون رو نمیتونم بخورم، دلم نفع میکنه

آقای فرمانده، پنیر کاله نداری؟ من واسه پوستم باید پنیر کاله بخورم

بعد از صبحانه، نرمش صبحگاه (دیگه تقریبا شده ظهرگاه)

فرمانده: همه سینه خیز، دور پادگان. باید جریمه امروز صبح رو بدید

وا نه، لباسامون خاکی میشه …

آره، تازه پاره هم میشه …

وای وای خاک میره تو دهنمون …

من پسر خواهرم انگلیسه میگه اونجا …

ناهار

این چیه؟ شوره

تازه، ادویه هم کم داره

فکر کنم سبزی اش نپخته باشه

من که نمی‌خورم، دل درد میگیرم

من هم همینطور چون جوش میزنم

فرمانده: پس بفرمایید خودتون آشپزی کنید!

بله؟ مگه ما اینجا آشپزیم؟ مگه ما کلفتیم؟

برو خودت غذا درست کن

والا، من توخونه واسه شوهرم غذا درست نمی‌کنم، حالا واسه تو …

چون کسی گرسنه نبود و همه تازه صبحانه خورده بودند، کسی ناهار نخورد

بعد از ناهار

فرمانده: کجان اینا؟

معاون: رفتن حمام

فرمانده با لگد درب حمام را باز میکنید و داد میکشد، اما صدای داد او در میان جیغ سربازه‌ها گم

میشود…

هوووو…. بی شعور

مگه خودت خواهر مادر نداری…

بی آبرو گمشو بیرون…

وای نامحرم…

کثافت حمال…

(کل خانم ها به فرمانده فحش میدهند اما او همچنان با لبخندی بر لب و چشمانی گشاده ایستاده

است!)

بعد از ظهر

فرمانده: چیه؟ چرا همه نشستید؟

یه دقیقه اجازه بده، خب فریبا جان تو چی میخوری؟

جوجه بدون برنج

رژیمی عزیزم؟

آره، راستی ماست موسیر هم اگه داره بده میخوام شب ماسک بزنم.

شب در آسایشگاه

یک خانم بدو بدو میاد پیش فرمانده و ناز و عشوه میگه: جناب فرمانده، از دست ما ناراحتین؟

فرمانده: بله بسیار زیاد!

خب حالا واسه اینکه دوباره دوست بشیم بیایید تو آسایشگاه داره سریال فرار از زندان رو نشون

میده، همه با هم ببینیم

فرمانده: برید بخوابید!! الان وقت خوابه!!

فرمانده میره تو آسایشگاه:

وا…عجب بی شعوری هستی ها، در بزن بعد بیا تو

راست میگه دیگه، یه یااللهی چیزی بگو

فرمانده: بلندشید برید بخوابید!

همه غرغر کنان رفتند جز ۲ نفر که روبرو هم نشسته اند

فرمانده: ببینم چیکار میکنید؟

واستا ناخونای پای مهشید جون لاکش تموم بشه بعد میریم.

آره فری جون؛ صبر کن این یکی پام مونده

فرمانده: به من میگی فری؟؟ سرباز! بندازش انفرادی.

سرباز: آخه گناه داره، طفلکی

مهشید: ما اومدیم سربازی یا زندان! عجبا!

 
                    طنز ایرانی بودن

این مطلب فقط جنبه طنز و سرگرمی دارد پس لطفا به دل نگیرید.

 

fu1057.jpg

 

۱_ هرروز صبحانه چای با نون و پنیر میخوری.

۲_ در روز حداقل ۵ بار از واژه‌های عزیزم / قربونت برم / اختیار دارین / شرمنده استفاده میکنی.

۳_ هر دومین جمله رو با ببین شروع میکنی.

۴_ اگر ساعت ۵ قرار داشته باشی ساعت ۶ از خونه بیرون میری.

۵_ بابا مامانت میخوان که دکتر مهندس شی.

۶_ مامانت حداقل دو بار در روز بهت میگه بچم قربونت بشم.

۷_ تا از یه مهمونی یا عروسی میای شروع میکنی به غیبت.

۸_ هروقت که به یک رستوران ایرانی میری موقع حساب به گارسون میگی قابلتون رو نداره.

۹_ کمد لباسات پر از لباسای ِ مشکیه.

 ۱۰_ توی توالت خونتون آفتابه دارین !

۱1_ موقع حساب کردن طوری رفتار میکنی که انگار تو میخوای پول بدی اما همش تعارف شابدلعظیمیه.

۱۲_ هروقت منتظر مهمونت سر ساعت ۱ هستی ساعت ۳ ازش استقبال میکنی.

۱۳_ تو و مهمونای ایرانیت ۳۰دقیقه هم جلو در صحبت میکنید که البته فقط می خواستید خداحافظی کنید.

۱۴_ وقتی میری توالت به نظر میاد که اونجا خوابت برده.

۱۵_ مامانت می خواد دعوات کنه اما دلش نمیاد.

۱۶_ بابات میخواد که دخترش پیشش بمونه.

۱۷_ حداقل روزی یکبار برنج و گوشت میخوری.

۱۸_ سالاد رو بشقابی میخوری.

۱۹_ وقتی مهمون داری یه کاسه ی بزرگ میوه روی میزه.

۲۰_ لجبازی.

۲۱_ مامانت ۴تا مهمون داره اما واسه ۱۰ نفر غذا میپزه.

۲۲_ وقتی مهونی میری هی بهت میگن مگه روزه گرفتی؟ میوه بردار... شیرینی بخور.

۲3_ خاله و داییت بهت میگن خاله/دایی.

۲۴_ پدر و مادرت بهت میگن بابا / مامان.

۲۵_ تو همه ی اتاقاتون یه فرش ایرانی پهن شده.

۲۶_ مامان بابات به سکول میگن اِسکول و به شرانک میگم شِرانک.

۲۷_ پلاک نقشه ی ایران گردنته.

2۸_ آی‌دی‌هات ایرانین یا پرشین به یدک میکشن.

۲۹_ پسرها: مامانتینا اجازه نمیدن ابروهاتو برداری.

۳۰_ پسرها: مامانتینا نمیزارن گوشتو سوراخ کنی.

۳۱_ مردها: از زنت طلاق گرفتی اما همچنان اجازه نمیدی با مردهای دیگه ارتباط داشته باشه.

۳۲_ به مهمونات میگی خونه‌ی خودتونه.

۳۳_ چشمای بزرگ و خوشگلی داری.

۳۴_ مژه‌های بلندی داری.

۳۵_ مامانتینا نمیزارن بری سولاریوم چون پوست سفید و لطیفِ خودت قشنگ‌تره.

۳۶_ از طلا زیاد استفاده میکنی.

۳۷_ مردها: هیچکس حق نداره زنت رو اونجوری نگاه کنه.

۳۸_ بستنی مورد علاقه‌ت فالوده‌س.

۳۹_ مردها: تو خیلی خوب میتونی واسه خانوما افسانه تعریف کنی.

۴۰_ اگه مریض شی نمیری دکتر.

۴۱_ مامان بابات همیشه تعریف میکنن که ایران خیلی کشور خوبی بوده.

۴۲_ میگی تهرانی هستی حتی اگه نباشی.

۴۳_ حتی با کسایی که نمیشناسی موقع احوالپرسی روبوسی میکنی.

۴۴_ یا پرسپولیسی هستی یا استقلالی.

۴۵_ بچه هات نباید هیچ کمبودی داشته باش.

 ۴۶_ آرزو میکنی که کاش مک‌دونالد کله‌پاچه داشت.

۴۷_ مامانت سماور داره.

۴۸_ با خودت غذای ایرونی به مدرسه یا محل کار میبری.

۴۹_ موقع مهمونی خانوما با هم دعوا میکنن که کی ظرفارو بشوره در حالی که مردا دارن پاسور بازی میکنن یا منتظر چای هستن.

۵۰_ مامانتینا همش واست روضه میخونن که حلال و حروم چقدر مهمه.

۵۱_ مامان و بابات همیشه میگن ما جلو بابا مامانمون پامونو دراز نمیکردیم.

۵2_ به دوستای بابات میگی عمو.

۵۳_ به دوستای مامانت میگی خاله.

۵۴_ تو خونتون تابلوهای مینیاتوری آویزونه.

۵۵_ پرچم ایران رو زدی به دیوار اتاقت.

۵۶_ به ایرانی بودنت افتخار میکنی.

۵۷_ هروقت آشنایی رو تو خیابون ببینی میگی به به پارسال دوست امسال آشنا.

۵۸_ پسر ها: یه دوست دختر کمته.

۵۹_ خانوم ها: حداقل ۳بار در سال موهاتو رنگ میکنی.

۶۰_ دخترا: از پسر های ایرونی بد میگی اما آخرشم فقط اونارو میخوای.

۶۱_ خانوما: از ۱٫۶۳ بلندتر نمیشی.

۶۲_ حداقل روزی ۵بار چای مینوشی.

۶3_ از بچگی بهت میگفتن آتیش پاره یا وروجک.

۶۴_ هروقت داری یه چیز جالب تعریف میکنی هی صدات بلند تر میشه.

۶۵_ اونقدر بلند میخندی که صداتو تا دو کیلومتر اونورتر هم میشنون.

۶۶_ مامانتینا میرن سوپرمارکت تا نون بخرن اما با ۴کیسه‌ی خرید برمیگردن.

 ۶7_ هنوز فیلمای فردین و فروزان و بهروز وثوقی نگاه میکنی.

۶۸_ همه‌ی مغازه‌ها و رستوران‌های ایرانی شهرتون رو میشناسی.

69_ مامانتینا اصرار میکنن که تعمیرکار برق هم بشینه پای سفره‌ی غذا.

۷۰_ قصه‌های مورد علاقه‌ی بچگیت شنگول و منگول بوده یا خاله سوسکه.

۷۱_ هروقت آهنگ باباکرم میشنوی نمیتونی سرجات بشینی.

۷۲_ هروقت از مامانت میخوای که اینقدر بهت گیر نده چون بزرگ شدی میگه صد سالت هم بشه بازم بچمی.

۷۳_ پیاز داغ زیاد اضافه میکنی.

۷۴_ پسر ها: تو بچگی بهت میگفتن شومبول طلا.

۷۵_ دختر ها: بابات همیشه بهت میگه دختر گلم.

۷۶_ میری رستوران چینی اما با قاشق چنگال غذا میخوری.

۷۷_ به پسته و تخمه و لواشک و آلوچه و نون خامه‌ای عشق میورزی.

۷۸_ گربه های سامی ایرانی رو ترجیح میدی.

۷۹_ هروقت مامانت آشپزی میکنه حتما باید زعفرون تو برنج باشه.

۸۰_ ماهی مورد علاقت ماهی سفیده.

۸۱_ آرایشگر ایرانیت رو در مغازش نوشته تا ساعت ۷ باز است اما میبینی ساعت یازدهه و اون هنوز داره مو کوتاه میکنه.

۸۲_ دوغ مینوشی.

۸۳_ کانال های ایرانی نگاه میکنی مثل پی‌ام‌سی و طپش.

۸۴_ دختر ها: از ۱۲ سالگی میدونی که اسم بچه هاتو چی میخوای بزاری.

۸۵_ مامانتینا تو خونه یه پلوپز ۸ نفره دارن.

۸۶_ مادرتینا هیچ وقت اجازه نمیدادن شبا خونه ی همکلاسیت بخوابی.

۸۷_ پسر ها: به کنسرت‌های ایرانی میری تا با دختر ایرونی آشنا بشی.

۸۸_ ماشین بی ام و میرونی ولی بیکاری.

۸۹_ ریاضیت خوبه.

۹۰_ مادر و پدرت غر میزنن که چرا نمره‌ت ۱۹ شده.

۹۱_ دیر از خواب پا میشی.

۹۲_ جلسه ی اولیا و مربیان مامانتینا معلمت رو به شام دعوت میکنن.

۹۳_ ساعتت از عمد ۵ دقیقه جلوئه.

۹۴_ هروقت کسی ازت تعریف میکنه مامانت واست اسپند دود میکنه.

 ۹5_ به مامان و بابات میگی شما.

۹۶_ هروقت با یکی دیگه میخوای از در رد شی هی به هم میگید بفرمایید بفرمایید.

۹۷_ حتی با کسی که ازش خوشت نمیاد خوب برخورد میکنی. 

9۸_ تو خونه تون صنایع دستی دارین.

۹۹_ تو دوران کودکی زیاد دنبال نخود سیاه فرستاده شدی.

۱۰۰_ داری این مطلب رو میخونی.

نظامی خوش سرود آن پیر کامل

زمین باشد تن و ایران ما دل

پـــول ای جانــم فدای اســـم تـــو

پـــول ای جانــم فدای اســـم تـــو

soojeha_money.jpg

 من فدای ریــز ریـز جــسم تــــو
درد ملت را دوایـــی پـــول جــــان

 

تورئیس هر کجــایی پول جــــان
با تـــو آدمها عجب خـــــر میشوند

 

پارسایـــان دزد ماهر می شونــد
ظلم بـر بیـچــاره ومسکیــن کننـــد

 

هر غلــط از کینه و از کیــن کنند
گوئیا که نــــه خــدایی هست ونـــه

 

چاه دنیـا را سر انجــامی و تـــه
راستی اسمـــت دهــــان پر میــکند

 

هر کسی را او زبــان برمیـــکند
پیر مـــرد شصت سالـــــه یا جوان

 

دختــران مــاه روی و هم زنــان
پیش تــــو انهــــا همه کـــم آورنـد

 

نازهــــا بهرت به منت می خرند
بازگو جیــــب مـــــن مسکین چــــرا

 

گشته خــالی از تو ای پول وپلا
نکنـــد که جــیب من بـــو می دهــد

 

کز نبود تو هیا هـــو می دهــد
البتــه چــرک کـف دستی تو پـــــول

 

پول جان فرما دعایم را قبـــول
من کثیـــف و چــرک آلوده شـــــوم

 

از تو مشکی گردم و دوده شوم
عزتــم آنگــه فــــــراوان می شـود

 

زنــدگی ام به چه اسان می شود
مسجد و میخــانه هر دوجـای مـــن

 

زاهـــد و ساقی به پیش پای من
میکنم لعنـــت به شیـــطان ای خــدا

 

من نخواهم ظلـم بر خلـــق تــو را
پول اگرچــه نــاز و نعمت می دهــد

 

آدمیـت را نـه ثـــروت می دهـــد
جان به تن داده شرف سیروس جان
نـــی لباس و تیــپ های انچنـــان

معرفی یک دختر خانم خوب (شعر خنده دار) کلیک کن بیا تو

معرفی یک دختر خانم خوب

 


روز و شب با خودت نرو هی ور

با تو هستم ، بله ، شما ... دختر

قلب تو گرچه واقعا پاک است!

خواهرم خوشگلی خطرناک است

با چنان تیپ و این چنین ترکیب

صورتی مثل کاغذ تذهیب ،

وقتی از خانه می زنی بیرون

مرد صدساله می شود دل خون!

متلک بشنوی تو از حالا

از جوان های بی سر و بی پا

آن یکی با دروغ و صد نیرنگ

می دهد وعده های خوب و قشنگ

دیگری گویدت که جانی تو

گز شیرین اصفهانی تو !

پیرمردی یواشکی از پشت

گوید این دخترک مراهم کشت !

نم نمک می رومی از راه به در

با همین گفته ها می شوی خر !

سادگی ها تو یک کمی کم کن

تو خیابون حواستو جمع کن !

گیرهای سه پیچ را ول کن

خوشگلم ، فکر این ارازل کن

این جوان ها تمام ناجورند

آی ماهی ، بپا همه تورند

پلویی می شوی به یک دوری

سی دی ات پخش می شود فوری

می شوی نقل محفل مردم

سبب عیش کامل مردم

آبرویت به باد خواهد رفت

نه یه خورده ، زیاد خواهد رفت

کار من نیست تا کنم خواهر ،

امر معروف ، نهی از منکر

قصد من نیست تا کنم کیفی

منتها چون که دیدمت حیفی !

گفتم این را بپرسم ای زیبا

که اگر فکر شوهری حالا؟!

گر چه ناراحتی تو از دستم

من خودم کیس قابلی هستم!

 


     مجیددلبندم یادتونه؟ پس بخونش

مجیددلبندم

 


ﻣﺠﯿﺪ ﺩﻟﺒﻨﺪﻡ ﭼﯽ ﺷﺪﻩ ﭼﺮﺍ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟؟؟

- ﻫﯿﭽﯽ، ﺍﻓﺘﺎﺩﻡ ﺗﻮ ﭘﺎﻟﻪ.

- ﭘﺴﺮﻡ، ﭘﺎﻟﻪ ﻧﻪ ﭼﺎﻟﻪ.

- ﭼﺎﻟﻪ ﮐﻪ ﺍﺳﻢ ﯾﻪ ﻧﻮﻉ ﮔﻠﻪ .

- ﺍﻭﻥ ﻻﻟﻪ ﺳﺖ.

- ﻻﻟﻪ ﮐﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﺎﺭﻭﻥ ﺩﻭﺭ ﺍﺑﺮﻣﯿﺎﺩ .

- ﺍﻭﻥ ﻫﺎﻟﻪ ﺳﺖ.

- ﻫﺎﻟﻪ ﺭﻭ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺑﻨﺎﯾﯽ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﯿﮑﻨﻦ.

- ﺍﻭﻥ ﻣﺎﻟﻪ ﺳﺖ.

- ﻣﺎﻟﻪ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﻣﯿﮕﻦ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﺭﺩ ﻣﯿﮑﺸﻪ.

- ﺍﻭﻥ ﻧﺎﻟﻪ ﺳﺖ.

- ﻧﺎﻟﻪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﺧﺎﻧﻢ ﮐﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮔﻔﺘﻢ.

- ﺍﻭﻥ ﺧﺎﻟﻪ ﺳﺖ.

- ﺧﺎﻟﻪ ﺭﻭ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺻﺒﺢ ﻣﯿﺨﻮﺭﯾﻢ.

- ﺍﻭﻥ ﺧﺎﻣﻪ ﺳﺖ.

- ﺧﺎﻣﻪ ﺭﻭ ﮐﻪ ﺗﻮ ﭘﺎﮐﺖ ﻣﯿﺬﺍﺭﯾﻢ ﻣﯿﻨﺪﺍﺯﯾﻢ ﺗﻮ ﺻﻨﺪﻭﻕ ﭘﺴﺖ.

- ﺍﻭﻥ ﻧﺎﻣﻪ ﺳﺖ.

- ﻧﺎﻣﻪ ﮐﻪ ﺩﻭﻧﺪﻩ ﻫﺎ ﺍﺯﺵ ﻣﯿﭙﺮﻥ .

- ﺍﻭﻥ ﻣﺎﻧﻊ ﺳﺖ .

- ﻣﺎﻧﻊ ﺭﻭ ﮐﻪ ﻣﻌﻠﻤﻮﻥ ﻫﺮ ﺭﻭﺯﻣﯿﮕﻪ ﺟﺎﻣﺪ ﻣﺎﻧﻊ ﮔﺎﺯ .

- ﺍﻭﻥ ﻣﺎﯾﻊ ﺳﺖ

- ﻣﺎﯾﻊ ﮐﻪ ﻫﺮ ﻣﯿﺰ ﭼﻬﺎﺭ ﺗﺎ ﺩﺍﺭﻩ.

- ﺍﯼ ﻭﺍﯼ ﺳﺮﻡ ﺩﺭﺩ ﮔﺮﻓﺖ ﻣﺠﯿﺪ ﺟﺎﻥ ﺍﻭﻥ ﭘﺎﯾﻪ ﺳﺖ ﭘﺎﯾﻪ

ﭘﺎﯾﻪ.

- ﭘﺎﯾﻪ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﻣﯿﺎﻓﺘﻪ ﺭﻭﯼ ﭼﯿﺰﯼ ﺩﺭﺳﺖ ﻣﯿﺸﻪ .

- ﺍﻭﻥ ﺳﺎﯾﻪ ﺳﺖ.

- ﺳﺎﯾﻪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﭘﺴﺮﻩ ﻣﯿﮕﻔﺘﯿﺪ .

- ﺍﻭﻥ ﺳﺎﺩﻩ ﺳﺖ.

- ﺳﺎﺩﻩ ﮐﻪ .......

                                                                  طنز باحال دختر و پدر

 دعوای پدر و دختر (طنز باحال)

fu73.jpg

سال 1230

مرد: دختره خير نديده من تا نکشمت راحت نمي شم...

زن: آقا حالا يه غلطي کرد ، شما بگذر.نامحرم که خونمون نبوده. حالا اين بنده خدا يه بار بلند خنديده...

مرد: بلند خنديده؟ اين اگه الان جلوشو نگيرم لابد پس فردا مي خواد بره بقالي ماست بخره. نخير نمي شه بايد بکشمش...

-- بالاخره با صحبتهاي زن ، مرد خونه از خر شيطون پياده مي شه و دختر گناهکارشو مي بخشه

 

 

 

سال 1280

مرد: واسه من مي خواي بري درس بخوني؟ مي کشمت تا برات درس عبرت بشه. يه بار که مُردي ديگه جرات نمي کني از اين حرفا بزني. تو غلط مي کني. تقصير من بود که گذاشتم اين ضعيفه بهت قرآن خوندن ياد بده. حالا واسه من ميخاي درس بخوني؟؟؟

زن: آقا ، آروم باشين. يه وقت قلبتون خداي نکرده مي گيره ها! شکر خورد. ديگه از اين مارک شکر نمي خوره. قول ميده...

مرد( با نعره حمله مي کنه طرف دخترش ): من بايد بکشمت. تا نکشمت آروم نمي شم. خودت بياي خودتو تسليم کني بدونه درد مي کشمت...

-- بالاخره با صحبتهاي زن، مرد خونه از خر شيطون پياده مي شه و دختر گناهکارشو مي بخشه

 

 

پدر و دختر

 

 

fu74.jpg

 

سال1330

مرد: چي؟ دانشسرا (همون دانشگاه خودمون)؟ حالا مي خواي بري دانشسرا؟ مي خواي سر منو زير ننگ بوکوني؟ فاسد شدي برا من؟؟ شيکمتو سورفه (سفره) مي کونم...

زن: آقا، ترو خدا خودتونو کنترل کنين. خدا نکرده يه وخ (وقت) سکته مي کنين آ...

مرد: چي مي گي ززززززن؟؟ من اگه اينو امشب نکوشم (نکشم) ديگه فردا نمي تونم جلوي اين فسادو بيگيرم. يه دانشسرايي نشونت بدم که خودت کيف کوني...

-- بالاخره با صحبتهاي زن، مرد خونه از خر شيطون پياده مي شه و دختر گناهکارشو مي بخشه

 

 

سال1380

مرد: کجا؟ مي خواي با تکپوش (از اين مانتو خيلي آستين کوتاها که نيم مترم پارچه نبردن و وقتي مي پوشيشون مث جليقه نجات پستي بلندي پيدا مي کنن) و شلوارک (از اين شلوار خيلي برموداها) بري بيرون؟ مي کشمت. من... تو رو... مي کشم...

زن: اي آقا. خودتو ناراحت نکن بابا. الان ديگه همه همينطورين (شما بخونيد اکثرا).

مرد: من... اينطوري نيستم. دختر لااقل يه کم اون شلوارو پائين تر بکش که تا زانوتو بپوشونه. نه... نه... نمي خواد. بدتر شد. همون بالا ببنديش بهتره...

 

 

سال1400

دختر: چي؟ چي گفتي مرتيکه ي ****؟ دارم بهت مي گم ماشين بي ماشين. همين که گفتم. من با الکس قرار دارم ماشينم مي خوام. ميخواي بري بيرون پياده برو...

باباه:جيکش در نمي ياد...

زن: دخترم. حالا بابات يه غلطي کرد. تو اعصاب خودتو خراب نکن. لاک ناخنت مي پره. آروم باش عزيزم. رنگ موهات يه وقت کدر مي شه آ مامي. باباتم قول مي ده ديگه از اين حرفا نزنه...

-- بالاخره با صحبتهاي زن، دخترخونه از خر شيطون پياده مي شه و باباي گناهکارشو مي بخشه.

آموزش بوسیدن معشوقه +۱۴ (عکس) بی جنبه هاش نیان

مجله بی تکرار :؛ به آرامی لاله گوش همسر خود را بوسه بزنید و دقت کنید زیاد محکم این کار را نکنید چون اگر هوای داخل گوش وی را محکم با لبان خود به بیرون بکشید ممکن است کمی درد آور باشد برای وی! و همچنین به آرامی در هنگام بوسیدن وی در گوش او جملات عاشقانه زمزمه کنید

در تصویر زیر مراحل این کار به صورت علمی به شما آموزش داده می شود.

 

 

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

 

www.btekrar.com2.jpg

احساس پسرا وقتي از باشگاه دارن ميان !!
                                               راه و رسم خواستگاری در دنیای امروز
 زندگی در «دنیای جدید» مهارت های متناسب و ویژه خود را می طلبد و شیوه مناسب خواستگاری در این شرایط نیاز به رعایت اقتضائات همین دنیا دارد. سخت ترین مرحله ازدواج و خواستگاری در دنیای جدید شناخت فرد موردنظر برای ازدواج است که بخش مهمی از سوالات و دغدغه های جوانان امروز را به خود اختصاص می دهد. واقعا بهترین راه برای انجام خواستگاری و شناخت طرف مقابل در دنیای جدید چیست؟نه فقط پدران و مادران ما که نسل های قبل از آنها هم اینطور ازدواج می کردند. تمام خانم های محله جمع می شدند در حیاط یکی از همسایه ها، مادرها دست دخترهای جوانشان را می گرفتند، جعبه های گوجه نیمی از حیاط را پر کرده بود، دخترهای جوان زیر نگاه بعضی خانم ها سرخ و سفید می شدند، یک هفته بعد گذشته بود یا نگذشته بود، پیغام و قرار خواستگاری و ... از آن طرف پدر در حجره بازاری اش کم کم سر صحبت را با پسر باز می کرد و از دختری حرف می زد که مادر پسر در مراسم رب درست کردن در خانه یکی از همسایه ها برای پسرش زیر نظر گرفته بود.اصل و نسب یکدیگر را می دانستند، عمری همه در همان محله زندگی کرده بودند، در غم و شادی با هم بودند و ... از ماجرای زندگی یکدیگر آگاه بودند. خواستگاری های سنتی هرچه بود این اطمینان را به طرف مقابل می داد که دختر یا پسر موردنظر در چه خانواده ای با چه عقایدی و با چه پیشینه ای رشد کرده است. اما حالا همسایه ات را نمی شناسی، با خاله، عمه، عمو و دایی گاهی 2 یا 3 بار بیشتر در سال رفت و آمد نداری که دختر و پسرش را بشناسی و اخلاقشان دستت بیاید.واقعیت این است كه مدل و شیوه خواستگاری به ویژه در کلان شهرها تغییر کرده است. در حال حاضر برخی خانواده های مذهبی و اصیل برای دستیابی به شناخت، به این شیوه عمل می کنند که خانواده پسر برای آشنایی بیشتر با خانواده دختر چند جلسه رفت و آمد می کنند تا با شغل، اصل و نسب، ارتباطات و رفتار و منش خانوادگی یکدیگر آشنا شوند، در این شیوه 2 یا 3جلسه خانواده ها با هم رو به رو می شوند و گاهی بستگان.&n


:: برچسب‌ها: شباهت های تهران(طهران) به آمریکا!!!! طنز خنده دار , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : یونس لطفی
تاریخ : شنبه 23 شهريور 1392
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: